کد مطلب:141725 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:187

عمرو بن خالد اسدی صیداوی
«عمرو» فرزند «خالد» است كه چون «حبیب بن مظاهر» و نیز «قیس بن مسهر» از قبیله«بنی اسد» بوده است. عمرو از مردان شریف اهل كوفه بوده است. او مردی دوستدار اهل بیت علیهم السلام بود كه پیش از آن در كوفه همراه «مسلم» قیام كرد تا این كه اهل كوفه به سفیر امام خیانت كردند. «عمرو» چاره ای جز رفتن به پناهگاهی امن نداشت؛ هنگامی كه خبر شهادت «قیس بن مسهر» به گوش او رسید و مطلع شد كه اباعبدالله علیه السلام به «حاجر» رسیده است، به آن سمت حركت كرد. [1] در این سفر عده ای چون «سعد» غلام او و «مجمع العائذی» و نیز پسرش، و «جابر بن حارث سلمانی» [2] و غلام «نافع بجلی» را به همراه داشت. راهنمای اینان «طرماح بن عدی طائی» [3] بود. چون راه ها همگی بسته بود،


آنها از بیراهه به سختی و با ترس و خوف گذاشتند، تا در «عذیب الهجانات» به خدمت امام رسیدند. پس از سلام و احوال پرسی اشعاری را خدمت آن حضرت خواندند. امام فرمود: «ام و الله انی لارجوا ان یكون خیرا ما اراد الله بنا، قتلنا او ظفرنا؛ آگاه باشید، به خدا سوگند، امید دارم هر چه خدا برای ما بخواهد خیر در آن باشد، خواه كشته شویم یا پیروز شویم».

ابومخنف می گوید: هنگامی كه چشم «حر» به این مردان تازه وارد افتاد، به امام حسین علیه السلام گفت: این گروهی را كه از اهل كوفه هستند از همراهان شما به شمار نمی آورم. من اینها را دستگیر می كنم یا بازمی گردانم. امام حسین علیه السلام فرمود: «لامنعنهم مما امنع منه نفسی انما هولاء انصاری و اعوانی و قد كنت اعطیتنی الا تعرض لی بشی ء حتی یأتیك كتاب ابن زیاد؛ البته هر چه از خود دور می كنم از ایشان نیز منع می دارم. اینها همگی یاران و انصار من هستند، تو عهد كردی كه به هیچ وجه متعرض ما نشوی تا نامه ابن زیاد به دستت برسد». حر گفت: آری، اما اینها با شما نبوده اند. امام فرمود: «هم اصحابی، و هم بمنزلة من جاء معی، فان تممت علی ما كان بینی و بینك، و الا ناجزتك؛ [4] آنها یاران من اند، و به منزله كسانی هستند كه همراه من آمده اند، پس اگر به عهد خود وفا كردی با تو كاری ندارم، و گر نه تو را به جزای رفتارت می رسانم» در نهایت، حر از آنها دست برداشت. [5] .



[1] ابصار العين، ص 115. ذخيرة الدارين، ص 414.

[2] برخي از منابع متأخر گزارشي كه براي جابر آمده اشتباها به جنادة بن حرث نسبت داده اند، در صورتي كه جنادة بن حرث يكي ديگر از شهداي كربلاست، با توجه به گزارش طبري مبني بر شهادت جابر به همراه اين چند نفر (تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص 446) و نيز گزارش ديگر طبري مبني بر آمدن چهار نفر از سوي كوفه (تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص 404) به نظر مي رسد، منابعي كه خبر از همراهي جنادة با اين افراد داده اند،دچار اشتباه شده اند.

[3] برخي مي پنداشتند كه طرماح فرزند عدي، فرزند حاتم طايي است كه شهرت به جود داشت. اما حقيقت غير اين است. فرزندان عدي همگي قبل از او در ركاب علي عليه السلام به فوز شهادت رسيدند و وقتي او را به نداشتن فرزند طعن مي زدند در پاسخ مي گفت: «و ددت ان لي الفا مثلهم لاقدمهم بين يدي علي الي الجنة؛ دوست داشتم كه برايم هزار فرزند چون آنها بود كه همه را پيش روي امام علي عليه السلام كه به بهشت مي فرستادم». ابصار العين، ص 116.

[4] تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص 404 -، 405 و 446.

[5] تاريخ الامم و الملوك، ج 5 ص 405.